حس !!!
ﺣﺲ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ
ﺍﻣّﺎ ﺗﻠﺦ ﺗﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ، ﮐﺴﯽ ﺩﻧﺒﺎﻟﻢ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﮔﺮﺩﺩ
ﺣﺲ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ
ﺍﻣّﺎ ﺗﻠﺦ ﺗﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ، ﮐﺴﯽ ﺩﻧﺒﺎﻟﻢ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﮔﺮﺩﺩ
آری
من زنانگی ام را با تو شناختم
در میان نفس ها
و دست های گرمت
در آن هنگام که در تو گم نه
با تو می آمیختم
دیگر من تمام تو بودم
و تنم بوی تو را می داد
نمی خواستم بدانم که خورشید از کدام سمت طلوع می کند
زیرا تو بودی
تو که مرا
با حس لحظه های ناب آشنا کردی
به اوج لذت رساندی
وقتی که صدایم میزدی
با نفس هایی که پر بود از من
و حالا دیگر
من زنی نیستم در آستانه فصلی سرد
زنی هستم
در آستانه حسی تازه
تو همه دنیا همیشه یه حس ناب هست که فقط خدا به ما زنها داده حسی که مردها هیچ وقت نمی فهمن چطور و اخر هر چی عشقه و انتظار
میگیم عاشق هستیم درست اما تا این حس نیاد معنی عشق و درک نمی کنی اون وقت که یادت میره هستی لذت بخش و زیباست
وقتی شروع به تغییر می کنی و هر روز با ذوق نگاه میکنی و باهر حرکتش بهت میگه تنها نیستی و داره تو وجودت یه معجزه شکل می گیره و صاحب بزرگترین خوشبختی دنیا می شی چشمات و اشک میگیره و دلت میخواهد فریاد بزنی
حسی که این روزا تجربه میکنیم واقعا زیباست و ناب حسی که تصورشم نمی کردم
امیدوارم این حس قسمت تمام دخترای دنیا بشه
حس عاشقی
حس بودن
حس ممکن بودن
حس جاودانه بودن
حس زندگی
حس مادر شدن